اینجـــا
همـــه خوبنـد،خیــالـت راحـت!
من مــانــده ام وچــهارتــا
همـصحبت!
ایـن گـوشـه نشسـته ایم ودلتـنگ تـوایـم!
من.....
سجاده...
دعـــــا....
عقـربه هــای ساعـت...!
اینجـــا
همـــه خوبنـد،خیــالـت راحـت!
من مــانــده ام وچــهارتــا
همـصحبت!
ایـن گـوشـه نشسـته ایم ودلتـنگ تـوایـم!
من.....
سجاده...
دعـــــا....
عقـربه هــای ساعـت...!
قــول بــده کــه خــواهــی آمــد
امــا هــرگــز نیــا!
اگــر بیــایــی
هــمه چیــز خــراب می شــود!
دیــگر نــمی تــوانــم
اینــگونــه بــا اشتــیاق
بــه دریــا و جــاده خیــره شــوم!
مــن خــو کــرده ام
بــه ایــن انتــظار،
بــه ایــن پــرســه زدن هــا
در اسکــله و ایستــگاه!
اگــر بیــایــی
مــن چشــم بــه راه چــه کســی بمــانــم؟
روزی دختری حین صحبت با پسری ک عاشقش بود
پرسید :
چرا عاشقمی ؟! چرا دوستم داری ؟!
پسر جواب داد : دلیلشو نمی دونم اما واقعا دوست دارم
دختر تو هیچ دلیلی نمی تونی بیاری پس چطور دوسم داری ؟؟
چطور می تونی بگی عاشقمی ؟؟
پسر :
من جدا" دلیلشو نمیدونم اما می تونم بهت ثابت کنم
ثابت کنی ؟!!!!!!!!!!!
نه من میخوام دلیلتو بگی ...
باشه باشه میگم :
چون تو خوشگلی ، صدات گرم و خواستنیه ، همیشه بهم اهمیت میدی، دوسداشتنی هستی
با ملاحظه هستی ، بخاطر لبخندت ............
آن روز دختر از جواب های پسر راضی و قانع شد
متاسفانه چند روز بعد دختر تصادف وحشتناکی کرد و ب حالت کما رفت
پسر نامه ای در کنارش گذاشت با این مضمون :
عزیزم گفتم بخاطر صدای گرمت عاشقتم اما حالا نمیتونی حرف بزنی ،میتونی ؟؟
نه !!! پس دیگه نمی تونم عاشقت بمونم درسته ؟!
گفتم بخاطر اهمیت دادنات و ملاحظه کردنات دوست دارم اما حالا ک نمیتونی برام اینجوری باشی پس منم نمیتونم دوست داشته باشم
گفتم واسه لبخندات عاشقتم اما حالا ک نه میونی بخندی و نه حرکت کنی پس منم نمیتونم عاشقت باشم
اگه عشق مثه همیشه دلیل بخواد پس دیگه برای من دلیلی واسه عاشق تو بودن وجود نداره
واقعا" عشق دلیل می خواد ؟!
نـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــه !!!! معلومه ک نه !!!!!
پس من هنوز هم عاشقتــــــــــــــــــــــــــــــــــــم !!!!!!!!!!!!!!!
خواستم گلــــــــــه کنم از نامهـــــــــربانــــی هایت . . .
امــــــــــّـــــــــــــا . . .
خوب کـــــه فکـــــــر میکنم . . .
مــــــن بی مقدمه عاشق تـــو شدم ...
تقصیـــر تــو نیست ... اشتبــــاه مَـــن است ...!
مرا از یاد بــــــــــبر. . .
من همانم که روزی اوج آرزوهایم. . . به بلندای دستان تو بود. . .
من همانم که روزی آغوشت برایم. . . امن ترین جای دنیا بود. . .
گرچه هنوز خاطراتت همانند "تو" مرا ترک نکرده اند. . .
گرچه هنوز تو را می پرستم. . .
اما. . . تو. . .
مرا از یاد بـ ـ ـ ـ ـ ـبر. . .
باور کن خسته ام. . .
از این انتظار. . . از این بلاتکلیفی . . . از برنگشتن تو. . .
همیشه در ریاضیات ضعیف بودم
سالهاست دارم حساب میکنم چگونه من بعلاوه ی تو ،
شد فقط من . . .
کسـی کـه، دلـــه تـوبـراش می تپیــد...
چیشـــد؟! بی خبــر رفـت و تنهـــات گذاشـــت...
دوسش داشتیش اندازه زندگیت...
ولی حیــف یه ذره لیــاقت نداشــت...
چرا رفـــت؟....نفهمیدی اینــو هنــوز...
چیشد از تو دلکند ودیوونه شد....
همه چی درست بود ولی...
یک دفعه غم و غصه مهمون این خونه شد...
هنوزم یه وقتایی دلتنگشی ...میری عطرشو گاهی بو میکشی....
به قدری شکستی که حس میکنـــی....همین روزا از غصه دیوونه شی...
نمیتونی از یاده اون رد بشــی...
نمیشـــه تـــوهم مثل اون بـــد بشــی...
تلاشت رو کردی ...اما...نشد...نتونستی که راهشو سد بشی...
شـــده کاره تـــوگریه کردن...فقط....
نمیگیره حتی سراغی ازت....
داری به عکسای اون هی نگاه میکنی...ولی داری باز اشتباه میکنی...
یه عمریه چشم انتظارهستیو...
چشاتو همش روی در بستیو...
میگی:مطمئنم که در میزنــــه...خیال میکنی بتو سرمیزنـــه...
ﺧﺪﺍﯾﺎ ﻣﻦ ﮔﻨﺎﻫﯽ ﻧﮑﺮﺩﻩ ﺑﻮﺩﻡ ﮐﻪ ﺍﯾﻨﮏ ﻗﻠﺒﯽ ﺷﮑﺴﺘﻪ ﺩﺭ ﺳﯿﻨﻪ ﺩﺍﺭﻡ . . .ﮔﻨﺎﻩ ﻣﻦ ﭼﻪ ﺑﻮﺩ ﮐﻪ ﺑﺎﺯﯾﭽﻪ ﺩﺳﺖ ﺍﯾﻦ ﻭ ﺁﻥ ﺑﻮﺩﻡ !
ﻫﺮ ﮐﻪ ﺁﻣﺪ ﺑﺮ ﺭﻭﯼ ﻗﻠﺒﻢ ﭘﺎ ﮔﺬﺷﺖ ﻭ ﺭﻓﺖ ﻭ ﺣﺘﯽ ﭘﺸﺖ ﺳﺮﺵ ﺭﺍ ﻫﻢ ﻧﮕﺎﻩ ﻧﮑﺮﺩ !
.
ﺧﺪﺍﯾﺎ ﭼﺮﺍ ﺩﺭ ﺍﯾﻦ ﺭﻭﺯﻫﺎ ﺑﺎﯾﺪ ﺩﺭ ﺣﺴﺮﺕ ﻋﺸﻖ ﻭ ﻣﺤﺒﺖ ﺑﺎﺷﯿﻢ ، ﻋﺸﻘﯽ ﮐﻪ ﺗﻮ ﺩﺭ ﻭﺟﻮﺩ ﻫﻤﻪ ﻗﺮﺍﺭ ﺩﺍﺩﯼ ﻭ ﺍﺣﺴﺎﺳﯽ ﮐﻪ ﻫﻤﻪ ﺑﺘﻮﺍﻧﻨﺪ ﻋﺎﺷﻖ ﺷﻮﻧﺪ !
.
ﺧﺪﺍﯾﺎ ﻧﻤﯿﺪﺍﻧﻢ ﻣﯿﺪﺍﻧﯽ ﺩﺭ ﺍﯾﻦ ﺯﻣﺎﻧﻪ ﻫﻤﻪ ﺑﺎ ﺍﺣﺴﺎﺱ ﻋﺸﻘﯽ ﮐﻪ ﺑﻪ ﺁﻧﻬﺎ ﺩﺍﺩﯼ ﻗﻠﺒﻬﺎ ﺭﺍ ﻣﯿﺸﮑﻨﻨﺪ ﻭ ﺧﯿﺎﻧﺖ ﻣﯿﮑﻨﻨﺪ !
.
ﺧﺪﺍﯾﺎ ﻧﻤﯿﺪﺍﻧﻢ ﻣﯿﺪﺍﻧﯽ ﮐﻪ ﻋﺸﻘﯽ ﮐﻪ ﺗﻮ ﺁﻓﺮﯾﺪﯼ ﺩﯾﮕﺮ ﺁﻥ ﺯﯾﺒﺎﯾﯽ ﻭ ﻭﻓﺎﺩﺍﺭﯼ ﺭﺍ ﻧﺪﺍﺭﺩ ؟
.
ﺧﺪﺍﯾﺎ ﻧﮕﺎﻫﯽ ﮐﻦ ﺑﻪ ﻋﺎﺷﻘﺎﻥ ﻭﺍﻗﻌﯽ ، ﺑﺒﯿﻦ ﺣﺎﻝ ﺁﻥ ﻫﺎ ﺭﺍ ، ﺑﮕﻮ ﮐﻪ ﭼﻪ ﺑﺮ ﺳﺮ ﻋﺸﻖ ﺁﻣﺪﻩ ؟!
ﻣﯿﺨﻮﺍﻫﯽ ﻓﺮﯾﺎﺩ ﺑﺰﻧﻢ ﺗﺎ ﺑﺸﻨﻮﯼ ﺻﺪﺍﯼ ﻣﺮﺍ ؟ ﻣﯿﺨﻮﺍﻫﯽ ﺑﺎ ﺻﺪﺍﯼ ﺑﻠﻨﺪ ﮔﺮﯾﻪ ﮐﻨﻢ ﺗﺎ ﺑﺸﻨﻮﯼ ﺩﺭﺩ ﺍﯾﻦ ﺩﻝ ﺗﻨﻬﺎﯼ ﻣﺮﺍ ؟
.
ﺧﺪﺍﯾﺎ ﻣﮕﺮ ﻋﺎﺷﻘﺎﻥ ﭼﻪ ﮔﻨﺎﻫﯽ ﮐﺮﺩﻩ ﺍﻧﺪ ﮐﻪ ﻫﻤﯿﺸﻪ ﺑﺎﯾﺪ ﻣﺘﻬﻢ ﺭﺩﯾﻒ ﺍﻭﻝ ﺑﺎﺷﻨﺪ ، ﭼﺮﺍ ﺑﺎﯾﺪ ﺑﻪ ﺟﺎﯼ ﺁﻥ ﺁﺩﻣﻬﺎﯼ ﺑﯽ ﻭﻓﺎ ، ﻋﺎﺷﻘﺎﻥ ﻣﺤﮑﻮﻡ ﺑﻪ ﺣﺒﺲ ﺍﺑﺪ ﺑﺎﺷﻨﺪ ؟
.
ﺧﺪﺍﯾﺎ ﻣﯿﺸﻨﻮﯼ ﺣﺮﻓﻬﺎﯼ ﻣﺮﺍ ، ﺩﺭﮎ ﻣﯿﮑﻨﯽ ﺍﺣﺴﺎﺳﺎﺕ ﺍﯾﻦ ﻗﻠﺐ ﺯﺧﻢ ﺧﻮﺭﺩﻩ ﻣﺮﺍ ؟!
ﭼﺮﺍ ﺳﮑﻮﺕ ؟ ﭼﮕﻮﻧﻪ ﺑﺎﯾﺪ ﺑﺸﻨﻮﻡ ﭘﺎﺳﺨﺖ ﺭﺍ ﺩﺭ ﺟﻮﺍﺏ ﺍﯾﻦ ﺩﻝ ﺻﺒﻮﺭ ؟!
.
ﺧﺪﯾﺎ ﺍﮔﺮ ﺑﺨﻮﺍﻫﻢ ﺍﺯ ﺣﺎﻝ ﻭ ﺭﻭﺯ ﺧﻮﯾﺶ ﺑﮕﻮﯾﻢ ، ﺑﺎﯾﺪ ﺩﺭ ﺍﻧﺘﻈﺎﺭ ﺑﺎﺭﺍﻥ ﺍﺷﮑﻬﺎﯾﺖ ﺑﺎﺷﻢ ، ﺗﺎ ﺑﺪﺍﻧﯽ ﻋﺸﻘﯽ ﮐﻪ ﺁﻓﺮﯾﺪﻩ ﺍﯼ ﻭ ﺍﺣﺴﺎﺳﺎﺗﺶ ﺑﻪ ﭼﻪ ﺭﻭﺯﯼ ﺍﻓﺘﺎﺩﻩ ، ﻣﺜﻞ ﺍﯾﻦ ﺍﺳﺖ ﮐﻪ ﺑﺮﮒ ﺳﺒﺰﯼ ﺍﺯ ﺷﺎﺧﻪ ﺍﺵ ﺑﺮ ﺭﻭﯼ ﺯﻣﯿﻦ ﺍﻓﺘﺎﺩﻩ ﻭ ﻫﻤﻪ ﺑﺮ ﺭﻭﯼ ﺁﻥ ﭘﺎ ﻣﯿﮕﺬﺍﺭﻧﺪ ﻭ ﯾﮏ ﺑﺮﮒ ﺧﺸﮑﯿﺪﻩ ﻫﻤﭽﻨﺎﻥ ﺑﺮ ﺭﻭﯼ ﺷﺎﺧﻪ ﺍﺵ ﻣﺎﻧﺪﻩ . . .!
ﺧﺪﺍﯾﺎ ﺩﺭ ﺍﯾﻦ ﭼﻨﺪ ﺻﺒﺎﺡ ﺑﺎﻗﯽ ﻣﺎﻧﺪﻩ ﺍﺯ ﺍﯾﻦ ﺯﻧﺪﮔﯽ ﺑﯽ ﻣﺤﺒﺖ ﻭ ﭘﻮﭺ ، ﻫﻮﺍﯼ ﻋﺎﺷﻘﺎﻥ ﺭﺍ ﺩﺍﺷﺘﻪ ﺑﺎﺵ . . .
ادمک مرگ همین جاست بخند
دست خطی که تو را عاشق کرد،
شوخیه کاغذیه ماست بخند
ادمک خر نشوی گریه کنی
کل دنیا یه سراب بخند
ان خدایی که بزرگش خواندی
به خدا مثله تو تنهاست بخند
ادمک تنها نشین، پرواز کن
عشق را از جهان اغاز کن
ادمک اسمان در بر گیر
مرگ در کمین است،
دفتر عشق را دوباره باز کن
ادمک تنهایی سخته بخدا
دل من میگیره اینجا بخدا
ادمک دلم برات تنگ شده است۰
ادمک قدر تورو دارم بخدا
فکر کن درد تو ارزشمند است۰
فکر کن گریه چه زیباست، بخند
تازه انگار که فرداست ، بخند
راستی آنچه به یادت دادیم
پر زدن نیست که درجاست ، بخند
آدمک نغمه ی آغاز نخوان
به خدا آخر دنیاست ، بخند....
وقتی تنهایم گذاشت و رفت بهش گفتم
خط زدن بر تو پایان من نیست.....
آغاز بی لیاقتی توست
همیشه بهترین ها برای من بوده و هست
اگر مال من نشودی قطعا بهترین نبودی و نیستی
این تو نیستی که مرا فراموش کردی
این منم که به یادم اجازه نمیدم حتی از نزدیکی ذهن تو عبور کند
صحبت از فراموشی نیست
صحبت از لیاقت است
محکم تر از آنم که برای تنها نبودنم آنچه را که اسمش غرور گذاشتم
برایت به زمین بکوبم
::
بهونه برای گریه زیاد است....
اما!!!
امان از گریه ی بی بهونه (****0939260)
::
یادم میاد میگفتی برو خدا نگهدار
نوشتی روی دیوار به آرزوی دیدار
رفتم،غروب رفتن دلم میگفتش نرو
نمیشنیدم انگار،من التماس دل و
رفتم و باز اومدم،اما ندیدم اون رو
گفتن که دیر رسیدی،داده به دنیا جون و
گفتم محاله،هرگز،اونی که من و دوست داره
قول داده هیچوقت من و تنها نزاره
میگن آرزومون افتاده به قیامت
گلم؟آخه من که ندارم اینقدر،صبرای بی نهایت
به عشق تو رو دیوار منم واست نوشتم
به آرزوی دیدار منم خودم رو کشتم
من و ببخش عزیزم که خیلی دیر رسیدم
زیر نوشته ی تو ی خط سرخ کشیدم
با قطره قطره اشک
با ذره ذره خون
به آرزوی دیدار منم دارم میدم جون