یادم میاد میگفتی برو خدا نگهدار
نوشتی روی دیوار به آرزوی دیدار
رفتم،غروب رفتن دلم میگفتش نرو
نمیشنیدم انگار،من التماس دل و
رفتم و باز اومدم،اما ندیدم اون رو
گفتن که دیر رسیدی،داده به دنیا جون و
گفتم محاله،هرگز،اونی که من و دوست داره
قول داده هیچوقت من و تنها نزاره
میگن آرزومون افتاده به قیامت
گلم؟آخه من که ندارم اینقدر،صبرای بی نهایت
به عشق تو رو دیوار منم واست نوشتم
به آرزوی دیدار منم خودم رو کشتم
من و ببخش عزیزم که خیلی دیر رسیدم
زیر نوشته ی تو ی خط سرخ کشیدم
با قطره قطره اشک
با ذره ذره خون
به آرزوی دیدار منم دارم میدم جون
ارسال نظر برای این مطلب
اطلاعات کاربری
لینک دوستان
آرشیو
نظرسنجی
نظرت درمورد وبلاگ چیه
آمار سایت
کدهای اختصاصی